کد مطلب:153825 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:131

مسلم بن عقیل قیام می کند
وقتی خبر كتك خوردن و زندانی شدن هانی به مسلم رسید به جارچی گفت ندای «یا منصور أمت» سر دهد و این شعاری بود بین مسلم و كسانی كه با او بیعت نموده بودند كه هر وقت این شعار را شنیدند خود را به مسلم برسانند و این همان شعاری است كه رسول خدا (ص) در جنگ بدر دستور داد مسلمین شعار دهند و آن تشویق بر مقاومت تا سر حد مرگ است كه همان مفهوم (یا مرگ یا پیروزی) است ابومخنف از قول یوسف بن یزید روایت می كند كه عبدالله بن حازم بكری گفت: من فرستاده مسلم بن عقیل بودم كه به قصر حكومتی بروم و از هانی خبر بگیرم وقتی خبر كتك خوردن و زندانی شدن هانی را به مسلم گزارش دادم به من دستور فرمود كه اصحاب و یاران را با شعار (یا منصور امت) بخوانم من هم چنین كردم و اهل كوفه دور خانه هانی و اطراف آن جمع شدند. و بنقل مسعودی دوازده هزار نفر در آن واحد جمع گشتند.

مسلم بن عقیل فرماندهان سپاه خود را به این ترتیب تعیین و پرچم قبایل كوفه را میان آنان توزیع كرد:

1- عبدالله بن عزیز كندی را فرمانده قبیله كند.

2- مسلم بن عوسجه بر قبیله مذحج و اسد.

3- ابوثمامه صائدی بر قبیله بنی تمیم و همدان.

4- عباس بن جعده جدلی را فرمانده مردم شهر كوفه.

ابن زیاد كه در مسجد مشغول سخنرانی بود هنگام فرود آمدن از منبر دید كه مردم می دوند و می گویند پسر عقیل آمد، ابن زیاد فورا وارد قصر حكومتی شد و درب را بر روی خود بست و از ترس رنگش پریده و بر خود می لرزید.

مسلم با اصحاب و یاران خود در حالی كه خود در قالب سپاه قرار داشت به سوی قصر رهسپار شد و مسجد و بازار هم از مردم پر گشته بود و قصر حكومتی را در محاصره قرار دادند و با ابن زیاد بیش از پنجاه نفر نبودند سی نفر شرطه و بیست نفر از اشراف، یاران مسلم


بطرف ابن زیاد و اطرافیانش سنگ پرتاب می كردند و به ابن زیاد و پدر و مادرش دشنام می دادند ولذا كار بر ابن زیاد تنگ گشته و او و پنجاه نفر نگهبانان و اشراف در تنگنا قرار گرفته بودند [1] .


[1] عيان الشيعه ج 1/ص 591 - مقاتل الطالبين ص 100 - ارشاد مفيد ص 210 - بحار ج 44/ص 348 كامل ج 4/ص 30-حياة الحسين ج 2/ص 380- طبري ج 7/ص 255 - مروج الذهب ج 3/ص 58.